۱۳۸۹ آذر ۲۷, شنبه

هشدار‎:‎‏ به هيچ و جه به مراسم و جلسات زابلي ها نزديك نشويد !

به گزارش اهوران نیوز:از جايكه زابلي ها پس از هر عمليات مانند مار گزيده ها ، هر بلوچي را كه در آن اطراف باشد هدف حمله قرار مي دهند و يا او را دستگير و عامل اصلي عمليات معرفي مي كنند - مانند آنچه كه در عمليات غرور آفرين چابهار رخ داد - لذا از تمام  بلوچ های بلوچستانی تقاضا مي شود به هيچ و جه به مراسم و جلسات  این اشغالگران  نزديك نشوند و در صورت روبه رو شدن با اين مراسم ها يا جلسات خيلي سريع آنجا را ترك كرده و خود را به نقطه اي امن برسانند چون كه مطمئن باشيد هر مراسم و جلسه اي توسط زابلي ها برگزار شود ، يك يا چند استشهادي هم در آن حضور دارند و منتظر فرصتي مناسب هستند تا با حركتي برق آسا آنجا را به خون و خاكستر تبديل كنند.
به  تمامي غير بوميان فارس هم توصيه مي شود اگر مي خواهند با آرامش و خوشبختي در كنار خانوادهايشان زندگي كنند ، هر چه زودتر خاك بلوچستان را ترك كنند چونكه در اينجا چيزي جز خون و آتش براي شما وجود ندارد . بله مطمئن باشيد تا زمانيكه رژيم به جنايتهاي خود در بلوچستان ادامه مي دهد بازهم شما شاهد عملياتهايي مثل عمليات چابهار خواهيد بود و همانگونه كه عمليات مسجد امير المؤمنين آخرين عمليات نبود ، عمليات چابهار نيز آخرين عمليات نخواهد بود . كسانيكه در چابهار كشته و يا زخمي شدند اين تهديد ما را شوخي گرفتند و به آن خنديدند تا اينكه به اين بلا گرفتارشدند پس شما سعي كنيد كه اين اشتباه را مرتكب نشود . شما نمي دانيد كه مبارزان جندالله براي شركت در عمليات استشهادي با هم رقابت مي كنند و به پاي فرماندهان مي افتند و التماس مي كنند كه اين دفعه من را به عمليات بفرستيد . شما نمي دانيد كه فرماندهان جنبش بلافاصله بعد از عمليات چابهار در حال بررسي و طراحي عملياتي ديگري هستند . و به اميد نيروهاي رژيم ننشينيد كه آنها همانطور كه ديديد نمي توانند از شما حفاظت كنند و تنها كاري كه برايتان خواهند كرد اين است ، كه پس از كشته شدنتان عكستان را قاب كرده و در كنار جاده قرار مي دهند و يك كوچه يا خيابان را به نام شما ثبت و سند مي كنند كه آنهم هيچ دردي برايتان نمي خورد .
پس عجله كنيد كه فردا دير است از همين امروز به فكر خروج باشيد . اين يك شوخي نيست اين حقيقت است

متجاوزان اشغالگر بايد سرزمين بلوچستان را ترك كنند


عمليات استشهادي چابهار هشداري بود براي تمامي غير بوميان فارس كه بايد بلوچستان را ترك كنند ورنه كشته خواهند شد و خود مسئول كشتار خود هستند اگرچه اين هشدار به مذاق ب برخي شيعه زدگان غرب نشين اين خوشايند نباشدو آن را افراطي گري و بنيادگرائي و هرچه دلشان مي خواهد نام نهند و مي توانند بگويند فرزندان اسامه و القاعده و طالبان و هرچيز ديگري كه طبق ميل دلشان باشد.

سخن يكي است و تمام شيعيان بايد بلوچستان را تخليه كنند وبروند و بس
افرادي كه مي خواهند با شيعيان زندگي كنند از سوئد و لندن به قم و نجف تشريف ببرند كه جاي شيعيان بلوچستان نيست كه در حق بلوچستان شعيان غير بومي چنان جنايت و ظلم كرده اند كه ديگر قابل تحمل نيستند و عمليات چابهار هشداري براي آنها بود.
جنبش جندالله هم يك گام از اين موضع عقب نشيني نخواهد كرد و اين خواسته اكثريت ملت بلوچ است كه خواهان خروج تمامي بيگانگان از سرزمين خود هستند زيرا خود مي خواهند بر خود حكومت كنند.
و محكوم كردن غرب و شرق و چند وب نگار و چند حزب 2 نفره هيچ تاثيري بر موضع گيري جنبش مقاومت نداشته و نخواهد داشت و وقتي جنبش پرواي ابرقدرتي مانند امريكا را ندارد پرواي چند وب نگار دور افتاده را كه هيچ آشنائي با بلوچستان ندارند را هم ندارد و نخواهد داشت.من رك و بي پرده مي گويم كه غيربومي هاي شيعه ساكن بلوچستان كه مدتي مهمان اين مردم بوده اند و الان صاحب خانه شده اند و همه چيز مردم را غصب كرده اند بايد بلوچستان را ترك كنند و بروند ورنه كشته خواهند شد و به هيچ كس رحم نخواهد شد و اين هشداري است كه بارها داده ايم و الان باز هم مي دهيم.
اگر همه جهان هم محكوم كند فرقي به حال جندالله نمي كند و جندالله خواهان خروج بيگانگان است و بس و باكي از محكوميتها ندارد و از اين محكوميت ها هزاران بار شنيده است.
و اين موضع جندالله را هر چه مي خواهند نام نهند از افراطي گري و بنيادگرائي و خشونتگرائي و ديوانگي و طالبانيسم و وووو ما از همه اين القاب استقبال مي كنيم و براه خود ادامه مي دهيم و به اندازه ذره اي هم عقب نشيني نخواهيم كرد و اين القاب ما را بر موضع واضح و شفاف مصمم تر مي كند.

يك كلام و ختم كلام
خروج بيگانگان شيعه از بلوچستان
آري خروج تمامي بيگانگان
بلي : خروج همه متجاوزان
و بس
دلاور بلوچ

طبق معمول!!!!!


نويسنده مقاله: خضر بلوچ خبر حادثه چابهار را که روز چهارشنبه جلوی فرمانداری به وقوع پیوست و بعد از وقوع به چند صد متر آنطرف تر جلوی حسینه شیعیان تغیر مکان داد توسط "موسی" می شنوم. از اینکه پس از دیدن صحنه های اعدام و کشتار مکرر جوانان بلوچ واشک یتیمان و مادران داغ دیده که دارد به کلیشه ای ترین تصویر بلوچستان تبدیل می شود بالاخره جوانانی از خود گذشته انتقام گوشه ای از این مظالم را گرفتند و جان خویش را نیز تقدیم تاریخ پر افتخار بلوچستان نمودند احساس غرور می کند. ولی ازاینکه خط اینترنت اش در این موقع حساس قطع شده عصبی است. بعد از مدتی سر و کله زدن وقتی که از وصل مجدد آن نا امید می شود . از من میخواهد به هر وسیله ممکن امکان دسترسی را برایش فراهم کنم بهش میگویم برای اخبار مربوطه اصلا نیازی به اینتر نت نیست. در مملکت ولی فقیه همه چیزطبق معمول و قابل ییش بینی است . می خواهی تمام رویدادهای امروز تا 24 ساعت آینده را برایت پیش بینی کنم؟ می پرسد چطور؟ برایش توضیح می دهم
طبق معمول! اگرچه جندالله در مسابقه تعقیب و گریز از دستگاه اطلاعاتی ولایت فقیه چند نفس جلو افتاد اما دستگاه اطلاعاتی ولایت فقیه هم کم نمی آورد. این ولی فقیهی که من می شناسم بعد از هزار بار جنابت نه تنها معتقد است واجب الغسل نشده که منکر این هم می شود که وضویش شکسته است. ظرف چند دقیقه عامل اصلی این جریان طی یک عملیات پیچیده امنیتی اطلاعاتی فوق مدرن توسط سربازان گمنام امام زمان دستگیر و به همه چیز از سیر تا پیاز اعتراف میکند. و اسنادی که همراه دارد نیز ارتباط وی را با صهیونیسم آمریکا و بریتانیا آشکار میسازد
طبق معمول! دستگاه دیپلماسی بریتانیا یک نسخه از محکومیت نامه کلیشه ای را خود را با لاک گرفتن کلمه " زاهدان" و نوشتن "چابهار" به جای آن، موضع خود را در قبال این حادثه با واژه همیشگی انزجار به دفتر بی بی سی مخابره می کند. وزارت خارجه آمریکا هم لابد همین محکومیت نامه به روز شده را با لاک گرفتن کلمه "بریتانیا" و نوشتن " آمریکا" به دفتر سی ان ان می فرستد. استعمار پیر بریتانیا پیشقراول محکوم کردن عملیات جند الله است و در این دنیای ماتریالیستی که هر کس نان به نرخ روز می خورد نه دولت بریتانیا سلامش بی منظور است و نه دولت کریمه ولایت فقیه اینقدر بی مروت که خوش خدمتی را بدون حق الزحمه باقی گذارد
طبق معمول! در داخل هم اولین محکوم کننده جامعه علمای اهل سنت می باشد که بدون اینکه منتظر محکومیت رییس و روسای نظام ولایت وفقیه بنشیند این عملیات را با انتساب به عوامل استکبار جهانی با دستپاچگی محکوم می کند. شاید آن قدر هم دستپاچه که در یک بیانیه چند سطری چندین بار کلمه استکبار را تکرار می کند. آخر این بندگان خدا هم حق دارند چون فردا همه در دفتر آخوند سلیمانی از قبل فرا خوانده شده اند. اول با مقداری توبیخ به خاطر کمکاری های گذشته و بعد با مقداری تهدید جهت همکاری آینده از آنها پذیرا می شود
طبق معمول! تعداد کشته شدگان ثابت خواهد ماند اما تعداد مجروحان سیر صعودی خواهد داشت و حتی آنکس که در آشپزخانه خودش دستش را خراش داده تا آن کس که انگشتش لای در گیر کرده همه محروحان حادثه اعلام می شوند. بدینوسیله همه آنان از بذل و بخشش های بنیاد شهید و غیره بهره مند می گردند. اینبار اتفاقا همه مشغول قمه زنی و خود زنی بوده اند و حالا دیگر زخمهای قمه ها و زنجیرها در آخرین لحظه به زخمهای ناشی از ترکش تغییر هویت می دهند
طبق معمول! نماینده قهرمان زابلی های مقیم بلوچستان نیز در نطق پیش از دستور خود در مجلس اشک تمساحی ریخته و ار مراجع محترم قم می خواهد که به داد آنان برسند چرا که بیضه اسلام ناب ولایی در خطر است. یعنی اینکه جیب های مبارکه را بیشتر شل کنند و از خمسهای کلانی که در دریافت می کنند گوشه چشمی به این یاران وفادار داشته باشند
طبق معمول! فردا چند جوان از زندانهای مختلف که از یکی دو سال پیش در زندان به سر می برند و بلا تکلیف عمدا برای همچنین روزهایی در نیمکت ذخیره نشانده شده اند در جلوی فرمانداری چابهار اعدام خواهند شد. بعد از یک ماه دوندگی برای تحوبل اجساد خانواده های آنان چند میلیون تومان بایت حق الزحمه اعدام به اضافه پنج هزار تومان برای هر یک نفر بابت طناب اعدام پرداخت می کنند. بعد آنها را پشت وانت نشانده به قبرستانی متروک می برند و گوری به عنوان قبر فرزندشان به آنها نشان داده می شود.
موسی می پرسد: آیا ماجرا به همین جا ختم می شود. می گویم: خیر! این خبر در نوع اولی نیست آخری هم نخواهد بود. مدت زمانی این وقایع نیز رفته رفته کمتر و کمتر شده و آن روز دور نیست که برای تدوین گاهشمار نا امنیهای بلوچستان مثنوی هفتاد من کاغذ در کار خواهد بود. وقتی نت مجداد وصل می شود همه پیش بینی گویی های "خضرانه" من درست از آب درامده و همه چیز طبق معمول پیشرفته است.



مقام بلند پايه پاكستاني وزير كشور ايران را دروغگو خواند


به گزارش آ‍ژانس خبري تفتان يك مقام بلند پايه دولت پاكستان در گفتگو با شرق الاوسط وزير كشور ايران پاسدار مصطفي محمد نجار را فردي دروغگو خواند كه براي مخفي نگه داشتن ضعف دستگاههاي امنيتي و نظامي اش در جلوگيري از حملات جندالله كشورهاي همسايه را متهم مي كند.
اين مقام بلند پایه پاکستانی که خواسته نامش فاش نشود، در گفت و گو با روزنامه "الشرق الاوسط" سخنان وزیر کشور ایران را دروغپردازی خواند و هر گونه دخالت کشورش در حوادث چابهار را رد کرد.
رژيم زبون و بدبخت و بيچاره ايران كه در برابر مبارزان شكست خورده است و دستگاه بيچاره وزرات اطلاعات كه اين روزها از هميشه زبون تر و بدبخت تر شده است به جاي پذيرفتن شكست خود كشور پاكستان و نهادهائي در آن را متهم به همكاري با جنبش مقاومت جندالله مي كنند.
اين در حالي است كه رحمان ملك وزير كشور پاكستان جنبش را متهم با گروههاي پاكستاني نموده و اعلام برخورد شديد با جنبش را نموده است.
رحمان ملك كه قبلا هم افراد بي گناهي را به ايران تحويل داده است در اظهارات جديدش جنبش جندالله را متهم به ارتباط با بي ايل اي و لشكر جنگهوي و تحريك طالبان نمود و خواهان تشكيل تيمي ويژه براي برخورد با جنبش شد.
وزارت اطلاعات ايران كه درمانده و بيچاره تر شده است نمي داند چه پاسخي در برابر سوالات زابليهاي وحشي بدهد زيرا كه ساجدي رئيس اداره اطلاعات بلوچستان مدتي قبل اعلام كرده بود كه تمام تحركات جنبش را تحت نظر دارند اما بيچاره دروغگو الان جائي مخفي شده است و هي داد مي زند كه كار پاكستان است.
همچنين سپاه پاسداران قبلا اعلام كرده بود كه جنبش به پايان رسيده است و ديگر تحت اشراف قرار دارد و توان عملياتي ندارد اما امروز تمام جهان سپاه را مورد خطاب قرار مي دهد كه چي شد و فرمانده سپاه سلمان جاهد مي گويد چابهار امن ترين نقطه جهان است و شايد از عمليات روز چهارشنبه بي خبر است.

پیام تبریک عمليات موفقيت آميز چابهار از طرف زبير بلوچ مدیر خبر گزاری سرحد نيوز

بسم الله الرحمن الرحيم
با سلام و درود به امير مجاهد محمد ظاهر بلوچ بار ديگر سربازان خدا شاهكار آفريدند و باگذشتن آز جان خود به حكومت طاغوتي و شيطاني خامنه اي نشان دادند كه اگر چه امير بزرگ عبدالمالك بلوچ در كنارشان نيست اما هنوز بر اراده و هدف والا و بزرگ اميرشان بيشتر از گذشته مصمم بوده و هستند و تا از پا در آ‌وردن اين حكومت جوروستم دست از هيچ كوشش وتلاشی بر نمي دارند آری اين شيطان ملعون و نظام فاسقش با از بين بردن مهره ها ی اصلی جندالله می خواهد باعث ضعف قدرت نظامی و معنوی جندالله شود اما نمی داند كه جوانان بلوچ واهل سنت هوشيارند وپی به ماهيت پليد اين فرعون زمان برده اند وسعی و تلاش می كنند از را حق به وسيله جهاد اهرمهای شرك و فساد را ريشه كن كنند كه به لطف و فضل خداوند تا حدودي در اين هدف بزرگ خود موفق بوده اند همان طور كه اين بار با موفقيت در دو عمليات استشهادی 1و2با وجود تدابير امنيتی نظام و بستن مرزها باعث در ماندگی نظام شده و هم چنين ضعف امنيتی نظام را به همگان نشان دادند آری خداوند قادر و توانا هميشه و همه جا با آنان بوده و خواهد بود و سربازان جندالله با توكل به خداوند و جهاد فی سبيل الله از همه ارزشهای والای اسلام وقرآن پاسداری نموده و نمی گذارند تا پرچم توحيد و يكتا پرستی سقوط نمايد. در پايان اين پيروزی را به امير مجاهد محمد ظاهر بلوچ و به تمام برادران و جوانان بلوچ و اهل سنت تبريك و تهنيت عرض ميكنم و از خداوند منان آرزوی پيروزی وآزادی سرزمين بلوچستان را خواهانم به اميد ان روز
 پیام تبریک عمليات موفقيت آميز چابهار از طرف زبير بلوچ مدیر خبر گزاری سرحد نيوز

سخني با عبدالواحد ريگي


به قلم :
استاد مجاهد مولوي عبدالرئوف ريگي عضو مجمع علماي جنبش مقاومت جندالله و سخنگوي رسمي جنبش
بسم الله الرحمن الرحيم
فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ .سوره
۴۷: محمد - جزء ۲۶
پس چون با كسانى كه كفر ورزيده‏اند برخورد كنيد گردنها[يشان] را بزنيد تا خون آنها را به خوبي بريزيد پس [اسيران را] استوار در بند كشيد سپس يا [بر آنان] منت نهيد [و آزادشان كنيد] و يا فديه [و عوض از ايشان بگيريد] تا در جنگ اسلحه بر زمين گذاشته شود اين است [دستور خدا] و اگر خدا مى‏خواست از ايشان انتقام مى‏كشيد ولى [فرمان پيكار داد] تا برخى از شما را به وسيله برخى [ديگر] بيازمايد و كسانى كه در راه خدا كشته شده‏اند هرگز كارهايشان را ضايع نمى‏كند.

قبل از پرداختن به مطلب شخصي كه خود را عبدالواحد ريگي!!!!!!!!! معرفي كرده است عمليات افتخار آفرين استشهادي چابهار كه در جمع متجاوزان اشغالگر انجام گرفت را به همه مردم مظلوم و ستمديده بلوچ و اهلسنت و خدمت مبارزان و خصوصا محضر برادر بزرگوار و گرامي قدر حاجي محمد ظاهر بلوچ رهبري جنبش تبريك مي گويم و براي مجاهدان پيروزي روز افزون از درگاه پروردگار مسئلت دارم.
البته جنبش جندالله در بين دو تفكر افراطي قرار گرفته است تفكر افراطي ضد ديني كه همه روزه عليه جنبش مي نويسند كه چرا اعضاي جنبش مسلمان اند و حامي دين اند و مذهبي اند و از سوئي تفكر افراطي برخي مذهبيون كه مطرح كردن مسائل ملت مظلوم بلوچ و بيان حقوق اين ملت را كفر و شرك مي دانند و فتوا مي دهند و موضوع مورد بحث ما در اين نوشتار همين گروه دوم هستند.
ديشب در سايت سني نيوز مطلبي با عنوان : جندالله و هويت ناشناخته!!!!!!!!! از قلم شخصي با نام عبدالواحد ريگي از زاهدان خواندم كه جدا از اينكه هويت اين شخص ناشناخته است به مطلب مورد اشاره مي پردازم و از آنجائي كه انتقاد را آزاد مي دانم از مطلب ايشان استقبال مي كنم و اميدوارم ايشان هم از پاسخ استقبال كنند و دل نوشته هاي اين بنده حقير را به دل نگيرند.
نويسنده مطلب مورد اشاره طي نوشتارش سعي كرده است كه جنبش عظيم جندالله را كه متشكل از اقشار مختلف مردم بلوچ اعم از علماء و ريش سفيدان و دانشجويان و طلاب و عموم مردم است جنبشي عاطفي و احساسي و محصور در چند جوان احساساتي جلوه دهد كه يا نويسنده داراي اطلاعات ناقص است و يا نيتش در نقد بر اساس حقايق نيست بلكه بر اساس اغراضي غير حق است و نعوذ بالله من شرور انفسنا
امروز جنبش جندالله متشكل از دهها گروه سابق است كه بزرگان و معتمداني همچون حاجي نعمت الله اسماعيل زهي و حاجي امام و حاجي درا و ... عضو اين جنبش هستند و جاي دارد بگويم بزرگترين عالم بلوچستان شهيد بزرگوار و شيخ الحديث و التفسير حضرت مولانا محمد عمر سربازي رحمه الله خود از بانيان و مشاوران و از رهبران اولين جنبش جندالله بوده است كه اين جنبش با دعاها و مشوره ها و فتواهاي ايشان آغاز به كار نمود الحمدلله كه اكنون دهها عالم عضو جنبش هستند و جنبش داراي مجمعي جداگانه با نام مجمع علماي جنبش است پس چگونه آقاي عبدالواحد ريگي اين جنبش عظيم با اين همه بزرگ و عالم جنبشي متشكل از چند جوان احساساتي مي داند و اين دقيقا تبليغات رژيم است و رژيم سعي و تلاش نموده است كه با تبليغاتي چنيني چهره جنبش را مخدوش نموده و طوري وانمود كند كه اين جنبش از نظر علم شرعی و دینی در فقر شدید می‌باشند. و گروه بکلی فاقد شخصیتهای علمی است، و از پشتیبانی علما نیز برخوردار نیست!... و دقيقا همين عبارت مطلب آقاي عبدالواحد ريگي است. اعاذنا الله من شرور انفسنا

جالب است كه آقاي عبدالواحد ريگي در مطلبش به گروههائي در بلوچستان اشاره نموده است كه حتي مردم بلوچ با نام آنها آشنا نيستند اما نويسنده هويت آنها را شناخته شده معرفي كرده است و نوشته است : در اثنای جهاد افغانستان گروهی مسلح به رهبری شخصیتی مذهبی به نام "ابو سلمان" یا عبد المنعم عریش قد علم کرد که شاید بتوان از آن به عنوان اولین جرقه دفاع مسلح اهل سنت نام برد که دارای هویت مذهبی مشخصی بود. هدف جماعت "ابو سلمان" واضح و روشن بود.

و در مورد گروه مجاهد حزب الفرقان نوشته است: این گروه نیز دارای خط مشی مذهبی است. و تا حدود زیادی نیز هویت مذهبی آن واضح است.

اما وقتي نوبت به جنبش عظيم جندالله با سابقه صدها شهيد رسيده است قلمش از حق منحرف شده است و نوشته است :ولی متأسفانه "جندالله" بکلی فاقد هویت شناخته شده‌ای بود.
اما حقيقت چيست و من با وضوح مي گويم و با احترام به بزرگاني همچون ابوسلمان عبدالمنعم و گروه مجاهد حزب الفرقان تاكنون و در تاريخ بلوچستان هيچ جنبش و تحريكي به اندازه جنبش مقاومت جندالله شناخته شده نيست و جنبش جندالله تنها حركت و جنبشي در بلوچستان و اهلسنت ايران است كه اهدافش روشن و واضح و شناخته شده هستند و جنبش در اين زمنيه هزاران اطلاعيه و بيانيه صادر كرده است و رهبر شهيد جنبش دهها مصاحبه و گفتگو نمود و اهداف جنبش را به روشني و وضوح ترسيم نمود و خلاصه اينكه جنبش جندالله يك جنبش اسلامي براي دفاع از مردم مظلوم اهلسنت و مردم بلوچ در برابر تجاوزات و تعدي هاي كافران و مشركان شيعه مي باشد و خواهان رسيدن مردم اهلسنت به عزت و آزادي در سايه حكومتهاي محلي و منطقه اي كه قوانينشان مطابق با مذهب و دين اهلسنت باشند هست اما شايد براي نويسنده اين همه گفتگو و مطالب و بيانيه كافي نبوده است و من در تعجبم كه با اين همه بيانيه و اطلاعيه وقتي جنبش جندالله برايشان ناشناخته است حزب الفرقان و جماعت شيخ بزرگوار عبدالمنعم چگونه براي ايشان شناخته شده است و بر اساس كدام رساله و كدام مصاحبه و كدام گفتگو و بيانيه اين دو جماعت براي ايشان شناخته شده گرديده اند؟!!!!!!!!! يا اينكه اين نويسنده مي خواهد با طرح نام بزرگواراني همچون مجاهد شيخ عبدالمنعم و مجاهدين بزرگوار حزب الفرقان دريچه اي براي اختلاف بگشايد تا مردم چنين بيانديشند كه نويسنده از نزديكان همين مجاهدان است اما زهي خيال باطل كه نزديكي و ارتباط مجاهدان جندالله با مجاهدان حزب الفرقان چنان مستحكم و قوي و ناگسستني است كه با يك مقاله هدف دار خدشه دار نمي شود.
هدف دار بودن مطلب آنجا روش تر ميشود كه لحن قلم نويسنده ادب را كنار مي گذارد و مي نويسد : جنبش "جندالله" در سال 1382 ش توسط نوجوانی 21 ساله به نام عبدالمالک ریگی از زیر خاک سربرآورد.
كه به سمع مبارك آقاي عبدالواحد ريگي مي رسانم كه جنبش جندالله از زير خاك سر برنياورد بلكه از ميان جامعه اهلسنت و ملت مظلوم بلوچ سر بر آورد و قيام نمود و آنجائيكه همه سكوت كرده بودند و ظلم را پذيرفته بودند و اهلسنت در حال زوال و فنا بودند جواناني از قلب همين جامعه بپاخواستند تا با اهداي جان خود به ظلم و ستم پايان دهند.
اين نويسنده مغرض قيام جنبش جندالله را مي خواهد شخصي كند و چنانچه آن را ربط مي دهد به شهادت برادر رهبر جنبش مقاومت جندالله كه توسط نيروهاي نظامي در سال 82 به شهادت رسيد در صورتيكه رهبر شهيد خيلي پيشتر از آن و در سال 78 براي دفاع از اهلسنت به سپاه رسول الله به رهبري مولا بخش پيوسته بود و قيام جندالله اصلا هيچ ربطي به شهادت برادر رهبر جنبش نداشت كه نويسنده تلاش كرده است قيام جوانان مظوم را به آن ربط دهد و مسئله را از يك مسئله ديني و ملي به يك مسئله شخصي و خانوادگي ربط دهد و به يادم هست كه برخي جوانان پس از اينكه جنبش پاي گرفت و قدرتمند شد از رهبر جنبش امير عبدالمالك تقاضا كردند كه به آنها اجازه دهد كه سرهنگ دشتي زاده كه تير خلاص به برادر رهبر جنبش زده بود را بكشند و رهبر شهيد جنبش فرمود من نمي خواهم موضوع قيام جنبش را شخص كنم و شايد در دلم اندكي درد انتقام برادر باشد لذا من قضيه سرهنگ دشتي زاده را به خدا محول مي كنم چنانچه مدتي نگذشت كه سرهنگ دشتي زاده توسط يكي از مجاهدان بزرگ با نام حاجي اسماعيل اسماعيل زهي( كه بعدا به جنبش جندالله پيوستند ) به هلاكت رسيد.
شك در باره هدف دار بودن مطلب آقاي عبدالواحد ريگي!!!! آنجا تبديل به يقين مي شود كه جنبش عظيم جندالله را كه اعضايش از شمال و جنوب و شرق و غرب بلوچستان و حتي از اهلسنت ديگر نقاط ايران تشكيل شده اند يك تشكل قبيله اي خوانده است و نوشته است :البته روح قبیله‌ای و ریگی بودن نیز از خطاب جنبش بدور نبود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اعاذنا الله من ذلك
نويسنده چگونه به خود جرات چنين اتهام و بهتان عظيمي را به شخصيتي مي دهد كه ذره اي همه به طايفه خود نيانديشيد و حتي خانواده و نزديكانش برايش درجه ثانوي داشتند و فقط سربلندي دين الله و مسلمانان مقصد و هدف او بود و جز به اين لحظه اي هم نيانديشيده بود.
كسي كه در حضور من به پدر و مادرش در زاهدان گفت : اگر همه شما و خواهرانم و برادرانم در راه دين الله تكه تكه شوند براي من قبول است و هرگز ذره اي از جهاد برنخواهم گشت ، چگونه آقاي عبدالواحد ريگي چنين بهتان عظيمي به اين شخصيت بزرگ مي زنند و سعي مي كنند از مقام عظيم وي بكاهند.
شخصيتي كه برادرش را بمب مي بندد و براي دفاع از مدرسه ديني لوتك به جمع نظاميان مي فرستد تا خود را منفجر كند چگونه مي تواند به ريگي بودن خود بيانديشد و حق و حقيقت اين است كه وي ذره اي به قبيله خود نيانديشيد و هميشه اين گفته پيامبر بزرگوار اسلام بر زبانش بود : دعوها فانها منتنة ، صداي قبيله گرائي نزنيد كه اين صدا بدبودار است.
اين شخصيت چگونه مي تواند نعره قبيله اي بزند والله كساني كه لحظه اي با رهبر شهيد همراه بوده به آقاي عبدالواحد ريگي فرياد خواهند زد : سبحنك هذا بهتان عظيم
جنبش جندالله آغاز مي شود با افرادي از قبايل و مناطق مختلف بلوچستان كه رهبري جندالله ريگي است و ديگر دوستانش يكي ناروئي و ديگري اسماعيل زهي و ديگري از ناهوك سراوان و ديگري از سرباز و ديگري از اسفندك سراوان و ديگري از زابل.
اين جنبش كه با اين افراد كه اعضاي قبايل متخاصمي هستند كه سالها با هم جنگ بوده اند و لحظه اي هم يكديگر را تحمل نمي كردند آغاز شده است چگونه مي تواند به يك قبيله مربوط باشد و اين طرف تفكر و نوشتن نويسنده نشانگر جهل و يا غرض ورزي وي مي باشد.
همانگونه كه قبلا اشاره كردم نويسنده سعي دارد جنبش را از نظر علمي فقير جلوه دهد در صورتيكه به فضل الله اين جنبش با راهنمائي و مشوره علماي رباني مانند شهيد مولانا محمد عمر سربازي و ديگر علماي بزرگ آغاز به فعاليت نمود و اكنون دهها عالم عضو جنبش مقاومت هستند و و چندين كتاب توسط اعضاي مجمع علماي جنبش نوشته شده است كه نوع تفكر و عقيده اين جنبش را بيان مي دارند از جمله كتاب عقيده كه بنده حقير نوشته ام و در دسترس قرار دارد و جنبش مقاومت قصد دارد كه بزودي دارالتحقيق و الفتوي راه اندازي نمايد و اين نشانگر تلاشهاي علمي جنبش و وزن سنگين علمي اش مي باشد و تا مردم بتوانند مسائل شرعي و فقهي خود را از دارالتحقيق جنبش دريافت نمايند.
در آخر آقاي عبدالواحد به بيان مسائل شرعي پرداخته است كه بنده از فقر و بيچارگي علمي و جهل نسبت به دين وي تعجب نكردم زيرا كه بزرگان وي از مسائل جهادي آگاه ندارند و شايد وي فاضل همان مدرسه هائي است كه قسمت كتاب السير و المغازي منگنه شده است و هرگز خوانده نمي شود و من به ياد دارم وقتي رهبر شهيد امير عبدالمالك رحمه الله در باره يكي مسئله از كتاب السير از يكي از بزرگترين علماي بلوچستان سوال نمود وي در پاسخ گفت ما اين مسائل را هرگز نخوانده ايم و مطالعه نكرده ايم و در آخر به شوخي گفت اگر سوالي در مورد نماز و زكات و طلاق و نكاح داري در خدمت هستيم كه رهبر شهيد خيلي تاسف خورد و اين غفلت از مسائل سياسي و جهادي را مايه تاسف همه ما شد.
لذا من از برداشت سطحي نويسنده از آيه اي كه ذكر كرده است ناراحت نشدم كه مي دانم در اين موضوع به اندازه ذره اي هم علم ندارند و فقط آيه اي كه در اول مطلب نوشتم را در پاسخ اين نوشته اش نوشتم:اسلام به شدت از خون و خونریزی نفرت دارد.

واما در مورد حمله به بيگانگاني كه در سرزمين اسلامي زندگي مي كنند و موجب تقويت متجاوزان و كافران هستند از آقاي عبدالواحد مي پرسم حكم حمله به شهروندان اسرائيلي كه در سرزمين هاي اشغالي فلسطين زندگي مي كنند چيست؟

نوسينده مغرض در نوشتارش سعي كرده است به رهبر شهيد امير عبدالمالك كه از نظر علمي دهها امثال نويسنده در جيب خود جاي مي داد و علماي بزرگ در برابر علمش ساكت مي شدند توهين كند و رهبر فرزانه شهيد را شخصي بي علم معرفي كنند و همچنين سعي كرده است به رهبر فعلي جنبش امير عزيز حاج محمد ظاهر هم حمله نمايد كه مردمان و نزديكان اين دو بزرگوار از هر شخصي آنها را بهتر مي شناسند و نيازي به معرفي آقاي عبدالواحد ريگي نيست و آقا عبدالواحد ريگي مي تواند به علمائي كه براي ديدار رهبر جنبش به تهران برده شدند مراجعه نمايد و سطح علمي رهبر جنبش را از آنها بپرسد تا برايش بگويند همه علماي بلوچستان در آن مجلس كم مي آورند و نمي توانند به سوالات رهبر شهيد پاسخ دهند.
اما موضوع مطرح نمودن مسائل ملي ملت بلوچ و ديگر ملل اهلسنت مثل ملت كرد و تركمن كه از نظر نويسنده جرمي نابخشودني است يك مسئله شرعي است كه به سياست اسلامي مربوط است و خود پيامبر اسلام در جنگ حنين فرياد مي زند انا النبي لا كذب انا ابن عبدالمطلب كه نشان ميدهد استفاده از آن اشكالي ندارد و نويسنده و افرادي با طرز فكر وي مي توانند به تاريخ فتوحات اسلامي مراجعه نمايند مثلا سخنراني ابوسفيان در جنگ شام را بخوانند كه چگونه عربها را تحريك مي كند و جهاد افغان دليلي ديگر است كه چگونه براي دفاع از سرزمين و ملت افغان فتواي جهاد داده مي شود و همچنين مراجعه كنند به فتواي تاريخي مفتي كفايت الله دهلوي استاد مولانا عبدلعزيز كه در برابر انگليس فتواي استفاده از مسئله مليت هندي را بدون توجه به دين ملت هند مي دهند و دلائل بسيار زياد ديگري كه اين نوشتار توان جا دادنشان را ندارد.
لذا كساني مانند عبدالواحد ريگي با برداشت سطحي و تفكري عاميانه نمي توانند فتوا دهند كه اين جنگ ، جهاد است يا نه و هركس براي دفاع از دينش كشته شود شهيد است و هركس براي دفاع از مالش كشته شود شهيد است و هر كس براي دفاع از عزت و آبرويش كشته شود شهيد است و همه اينها في سبيل الله هستند اگر كسي نيتش الله باشد.
متسمك قرار دادن يك آيه و يك حديث بدون توجه به تمام دين جهل و ناداني و سطحي نگري است كه بايد بيشتر به اين مسئله توجه نمود و هنگام فتوا دادن دقت بيشتري نمود.
اگر هدف نويسنده اصلاح بوده است كه بابت استفاده كلمات تند از ايشان پوزش مي طلبم البته بايد به من حق بدهند كه قلمش خيلي تند رفته است و اگر هدفي جز خير داشته است پاسخش را دريافت نمود.
حسبي الله لا اله الا هو عليه توكلت و هو رب العرش العظيم
عبدالرئوف ريگي
(عضو مجمع علماي جنبش مقاومت مردمي ايران) جندالله

۱۳۸۹ آذر ۲۶, جمعه

نظام دیوانه و مامورین هوشیار




وزارت اطلاعات خبر از دستگیری هشت نفر از عوامل انفجار چابهار داده است! بر اساس این خبر، گفته شده این افراد که عضو گروه جندالله بوده‌اند صبح پنج‌شنبه، ۲۵ آذر هنگام «فرار از مرزها» توسط ماموران امنیتی دستگیر شده‌اند!
فکرش را بکنید چقدر ماموران امنیتی ما هوشیارند. آنها فهمیده‏اند که عوامل انفجار بر اثر انفجار کشته نمی‏شوند بلکه روز بعد به طرف مرزها فرار می‏کنند. لذا ماموران ما با هوشیاری کامل به طرف مرزها که محله کوچولویی است رفته و سنگر گرفته‏اند و از دور مواظب بوده‏اند. اعضا گروه جندلله غافل از هوشیاری مامورین در حالی که کفش کتانی پوشیده و مثل فیدل کاسترو لباس گرم کن به تن داشتند با سرعت در حال دو به مرزها نزدیک شدند.
ماموران امنیتی کماکان هوشیار بودند اما مطمئن نبودند که آنها عضو گروه جند‏الله هستند. در نتیجه یکی از آنها دوربین انداخت و دید بله روی پیشانی تک تک‏اشان به عربی نوشته جندالله. لذا برای آنها جای شک باقی نماند که با عوامل انفجار روبرو شده‏اند. فقط باید خونسردی و هوشیاری خودشان را حفظ می‏کردند که کردند و منتظر ماندند. تا این هشت نفر به سیمهای خاردار و دیوار مرز رسیدند ماموران بلند شده آنها را که مبارزه مسلحانه می‏کنند اما بدون اسلحه داشتند فرار می‏کردند دستگیر نمودند که به زودی در مشهد یا کرمان اعدام خواهند شد تا به سزای اعمال ننگین انتحاریشان برسند و منطقه از شر آنها تا عملیات انتحاری بعد امن بشود.
عبدالقادر بلوچ
بعد از تحریر: عکسی از عملیات دستگیری در اختیار نبود عکس محله‏ای در زاهدان را برایتان گذاشتم تا ببینید و لذت ببرید.

تيراندازي يك فرد نقاب دار به نيروى انتظامى در اهواز



هويت دو تن ز هلاك شدگان عمليات انتقام 2 افشا شد


به گزارش آ‍ژانس خبري تفتان هويت دو تن از هلاك شدگان عمليات افتخار آفرين استشهادي چابهار افشا شد و در حالي كه مقامات استاني هنوز هويت بسياري را پنهان نگه داشته اند برخي رسانه ها اعلام كردند كه دو روحاني شيعه در اين عمليات به هلاكت رسيده اند.
ايرنا خبرگزاري رسمي ايران در اين باره نوشت:دو روحاني به نام هاي حجت الاسلام سيد 'علي سجادي' مسوول دفتر نهاد نمايندگي ولي فقيه در اداره كل شيلات سيستان و بلوچستان و حجت الاسلام 'علي اخوان' روحاني مبلغ اعزامي از قم، كشته شدند.
كشته شدن آخوندهاي خبيث صيغه اي اندكي از درد و غم ملت بلوچ را مي كاهد كه مورد ظلم و ستم اين آخوندهاي جنايت پيشه قرار گرفته اند.

نامه سرگشاده به برادران زابلی

زاهدان انلاین:نمی دانم چرا باید همیشه یک اتفاقی بیافتد تا چشمها و گوش ها برای چند روزی متوجه اوضاع اسفبار بلوچستان شود، دیروز باز صدای انفجاری بایکوت خبری این خطه را شکست،  سرزمین سوخته و فراموش شده بلوچستان بار دیگر مهمان خبرگذاری ها و موتورهای جستجوی اینترنتی شد،  باز هم  عقده های تلمبار شده ترکید و صدا کرد،  صدایی آنقدر بلند که هزارن فرسنگ دورتر به گوش اوباما هم رسید.
در این میان اما نمی دانم  صدای ظلم وتبعیض و محرومیت  را هم کسی می شنود  یا نه!! اگر از من بپرسید می گویم:برای پرده برداشتن از واقعیت های تلخ بلوچستان صدایی رساتر از ترکیدن عقده های تلمبارشده نوجوانی که جام مرگ را سخاوتمندانه با دهها نفر دیگر قسمت کرد، وجود ندارد.  
برادران زابلی؛  شکی نیست که شرایط سیاسی 30 سال اخیر کشور به دلیل انگیزه های مذهبی رهبران انقلابی فرصت استثنایی و طلایی در اختیار شما قرار داده و شما را در معرض یک آزمایش تاریخی وسرنوشت ساز قرار داده است، کاش از این فرصت تاریخی برای نهادینه کردن روند همزیستی مسالمت آمیز و تقویت پیوندهای همجواری و برادری استفاده می کردید،  اما افسوس که این کار را نکردید، تاریخ سی ساله اخیر نشان می دهد که به جای حسن استفاده از این فرصت، راه دیگری برگزیدید، حق همسایگی را نادیده گرفتید، همزیستی مسالمت آمیز اجدادمان را از یاد بردید و ای کاش تنها به بی انصافی و ظلم به برادران بلوچ سیستانی تان که نصف جمعیت این شهرستان را تشکیل می دهند اکتفا می کردید، اما روحیه انحصار طلبی وطمع سیری ناپذیر که بدون شک ارمغان انقلاب آخوندی بود پروژه یا 100 یا هیچ را در شما تقویت نمود و درنتیجه سرزمین بلوچستان از زاهدان تا چابهار را قلمروی تاخت وتاز خویش قرار دادید و به امتیازاتی که در این راستا نصیبتان شد، دل خوش کردید آدمهای نژادپرستی که به عنوان رهبران و نمایندگان خویش برگزیدید در راستای اهداف محفلی شان هرچه به خورد شما دادند با چشم و گوش بسته پذیرفتید غافل از اینکه روز به روز به چاهی که برایتان کنده اند نزدیک و نزدیکتر می شوید، آنچه امروز اتفاق افتاد و آنچه فردا و فرداها در انتظارتان است حاصل تمامیت خواهی و ظلم است در واقع آنچه را که کاشته اید درو خواهید کرد.
یادم می آید در زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی که بخش سرباز تبدیل به شهر شد احتمال اینکه مدیریت آن بخش دور افتاده را افراد غیر بومی به عهده بگیرند به ذهن کسی نمی رسید اما چهار تن از سران برادران زابلی که دارای منصب هایی در استان هم بودند به تهران رفته بودند و تهدید کرده بودند که در صورتی که  مدیریت آنجا به بلوچها داده شود خود را از ساختمان وزارت کشور به پایین پرت خواهند کرد!!
برای من که با این منطقه آشنایی داشتم جای تعجب بود که چرا پست مدیریت در شهر کوچکی مثل راسک که نصف لوتک هم نبود برای آقایان اینقدر مهم باشد که به خاطرش حاضر به حمله انتحاری هم بشوند!!
اما بعدها که در مورد نسل کشی ها و انگیزه های نژاد پرستانه بیشتر مطالعه کردم فهمیدم که اقدام جنون آمیز آنها نه به خاطر اهمیت استراتژیکی این شهر بلکه در راستای اهداف نژادپرستانه بود، در جهان بینی نژاد پرستانه آقایان، دو راه بیشتر و جود نداشت، یا باید این ملت را از بین ببرند ویا خودشان را.
عزیزان زابلی؛ هرچند خیلی دیر شده است اما این با شماست که جلوی فاجعه های بدتر را بگیرید مطمین باشید آنها که امروز شما را تشویق به ادامه این را کج می کنند فردا تنهایتان خواهند گذاشت و شما می مانید و همسایه ای که خانه اش را غصب نموده فرزندانش را کشته و بر جنازه های در حال احتضارشان رقصیده اید و کف زده اید.
نوجوانی که خود را در چابهار منفجر کرد دو راه بیشتر نداشت،  یا باید تسلیم سرنوشتی می شد که سران شما برایش تدارک دیده اند و مانند آن دو جوانی توسط اراذل شما به شهادت رسیدند در آخرین لحظات با چشمانی کم سو شاهد رقص و پای کوبی شما می بود و با فحش های رکیک شما بدرقه می شد ویا اینکه رقص کنان ماتم را به شما هدیه می کرد، اصلا خود شما جای او بودید کدام را انتخاب می کردید؟
این را هم بدانید که ما وشما تنها دو ملتی نیستیم که ناچار باید در کنار هم زندگی کنیم، در دنیا اقوام زیادی هستند که با تمام تفاوت ها واختلافات دینی، نژادی و زبانی در کمال صلح وعدالت کنار هم زندگی می کنند.  آخر چرا اینقدر برایتان دشوار است که بپذیرید بلوچ ها در وطن اجدادی خود مثل صاحب خانه زندگی کنند و از همان حقوقی که شما برخوردارید بهره مند باشند؟!!،  گیریم که بیسوادند، گیریم که قیافه خوبی ندارد و یقه شان هم چرکین است  ولی اینجا خانه شان است.
تاریخ معلم خوبی برای انسانها است فرصتی که امروز در اختیار شما است در گذشته در اختیار دیگران بوده است سرگذشت آنها نمونه های زیادی برای عبرت به شما نشان خواهد داد، درست است که افرادی که امروز به عنوان دکتر وپروفسور نمایندگی شما را به عهده دارند آنقدر سواد ندارند که این حقایق را بفهمند ویا تعصب وطمع جاه و مال چشمان شان را کور کرده است اما قطعا  درمیان شما آدمهای منصف و آگاهی وجود دارد که به دلیل عدم همکاری با این اراذل و اوباش به حاشیه رانده شده اند، از آنها سیر تحول تاریخی تمدن های بشری را جویا شوید،  از پدران ومعمرین تان در مورد سالهای قبل از انقلاب و زندگی اجدادمان در کنار هم سوال کنید.
فکر نکنید تمدن بشری از همین 30 سال قبل آغاز شده و تا ابد همینطور خواهد ماند، تمدن بشری عمر هزاران ساله دارد، تاریخ نشان داده است که نه حکومت صالحان ابدی است و نه حکومت جابران و گرنه سلیمان و فرعون هردو تا به امروز حکومت می کردند. اصلا اگر پست و مقام ماندنی بود مگر قبلی ها چلاق بودند که از آنها گرفته شد و به شما رسید؟!
آیا اینها برای عبرت کافی نیست؟ اگر آنقدر حافظه تان یاری نمی کند که از گذشته عبرت بگیرید، از همین نظامی که نان شما را توی روغن کرد عبرت بگیرید، آیا ضعف و فروپاشی نظام را نمی بینید؟
اگر به قران اعتقاد دارید که امیدوارم داشته باشید، قران هم این معادله طبیعی و تاریخی را تایید نموده آنجا که می گوید: وتلک الایام نداولها بین الناس
تاکی می خواهید ملتی را از تمام حقوقش محروم کنید وانتظار داشته باشید که سرمایه هایش را در کمال امنیت وآسایش حیف و میل کنید؟
آیا به صرف اینکه حکومت جمهوری ولایت فقیه به خاطر تعصبات مذهبی  فرصت سوء استفاده را در اختیارتان قرار داده است هرچه دلتان می خواهد می توانید بکنید؟
آیا به صرف اینکه بلوچ ها امروز در دنیا حامی ندارند می توانید بدون واهمه حقوقشان را باید پایمال کنید؟
آیا با محروم کردن آنها از حقوق اولیه شان ونسل کشی و ابطال شناسنامه شان سرزمین شان را مالک خواهید شد؟
بخدا که حیای اسراییل از شما بیشتر است او هم قدرت دارد و در مقابلش ملتی بی دفاع و تحت محاصره قرار دارد،  می تواند بکشد و می کشد، اما قواعد بازی سیاسی را بهتر از شما می داند حد اقل در دو منطقه مهم که فلسطینیان اکثریت هستند حاکمیت شان را پذیرفته است و در مناطق اشغالی هم به آنها اجازه اقامه نماز جمعه 300هزار نفری می دهد، اما شما از چابهار واز دور ترین نقاط این سرزمین هم نمی گذرید، روستاهای دور را هم ازقلم نمی اندازید ودوست دارید در چابهار وکنارک هم فرماندار وبخشدار و دهدار شما باشد!!
از زنده سوزاندن طلبه جوان لذت می برید!! از تجاوز به دخترکی که از نظر ذهنی عقب مانده بود هم شرم نکردید!! با لذت کامل از لحظه جان دادن قربانیان تان فیلم تهیه می کنید!!
درست است که مادر مهربان وسیاستمداری مثل انگلیس دارید و حالا اوبا ما هم به جمع صمیمی تان پیوسته و با شما ست، اما بدانید که این روزها ماندنی نیستند.
به قول عربها: مهلا بنی عمنا، مهلا موالینا

پيام رهبر جنبش مقاومت حاج محمد ظاهر بلوچ به مناسبت عمليات استشهادي چابهار


بسم رب الشهداء و المجاهدين
با درود و سلاح بر روان شهداي عظيم راه عزت و آزادي و سرفرازي ملت بلوچ و جامعه اهلسنت ايران و با سلامهاي ويژه بر روح پر فتوح رهبر شهيد انقلاب سرورم و سردارم حاجي عبدالمالك بلوچ (رحمه الله) كه به ما و ملت ما درس عزت و عظمت و شهامت و شهادت و شجاعت و غيرت داد و انقلابي را بنيان نهاد كه تا ابد بر تارك تاريخ بلوچستان و ايران خواهد ماند.
درود مي فرستم بر دو فرزند دلير و شجاع : شهيد عزيز ؛ سيف الرحمان چابهاري و شهيد عزيز حسان خاشي كه به نداي حق لبيك گفته و براي آزاد سازي مردمانشان از يوغ ستمگران و متجاوزان حسين گونه به پيشواز مرگ رفتند تا از مرگ ملتي رو به زوال جلوگيري نمايند و با فدا كردن جان خود عزت و عظمت ، جرات و شهامت ، ايمان و غيرت و دليري و شجاعت مردمان سرزمين مظلوم بلوچستان را به نمايش گذاشتند و مانند حسين به همگان درس دلاورمردي و ايستادگي و مقاومت در برابر دژخيمان و سفاكان زمان دادند.
آن دو شهيد با استقبال جراتمندانه از مرگ ضمن درس مردانگي و شجاعت و سلحشوري و غيرت راه عزت و آزادي را برا مردمان مظلوم و ستمديده خود هموار نمودند تا نسلهاي بعدي خود را از تروريسم و فاشيسم و آپارتايد حاكم رهائي بخشند و عدالت و برابري ، مساوات و عزت را براي مردمان خود به ارمغان آورند.
آن دو شهيد بزرگوار كه يكي 18 سال و ديگري 22 سال عمر داشت با اهداي جان خود به پروردگار و در راه اعتلا و سربلندي ملت خود با فريادي دل انگيز به حاكمان فاشيست و تروريست گفتند كه مي توان كساني را كه سرزمين مردمان را اشغال كرده اند و پرواي جان و مال و عزت مردم را ندارند را همانند خودشان پاسخ داد و شرشان را از سر مردم مظلوم و ستمديده كوتاه نمود و اين دو شهيد با شهادت خود اشك بر گونه كساني آفريدند كه هميشه اشك بر گونه مظلومان آفريده بودند و يا خوشحال و مست از اعدام و ترور و كشتار و غارت و چپاول و استثمار و استعمار و اهانت و تحقير مظلومان ستمديده ديار بلوچستان بودند و اين شهيدان با اهداي خون خود مرهمي بر دلهاي مليونها انسان نهادند كه فرزندانشان در كشتارگاههاي رژيم جهل و جور تكه پاره و اعدام شدند ، مرهمي بر دلهاي مظلوماني نهادند كه در همين چابهار خانه هايشان بر سرشان تخريب و ويران شد، مرهي بر دلهائي نهادند كه مساجدشان توسط متجاوزان اشغالگر با خاك يكسان شد ، مرهم بر دلهائي نهادند كه در قطب تجاري آسيا در كپرها زندگي مي كنند و ثروتشان توسط متجاوزان و بيگانگان به يغما مي رود.

دو شهيد با فدا كردن خود به ستمگران و متجاوزان جنايتكاري كه به هيچ اصل بشري و انساني متعهد نيستند اعلام كردند كه با اعدام و كشتار و جنايت و قتل و شكنجه نمي توان جلوي حركت مردمي جندالله را گرفت زيرا اين حركت و جنبش ريشه در دل مردم دوانده است و به اين سادگي و آساني نمي توان اين حركت ريشه دار كه دلهاي تمامي مردم اهلسنت و بلوچ را درنورديده است و به داخل خانه يكايك ملت راه يافته است تا جائيكه زنان و كودكان دعايشان فقط براي مبارزان است ؛ را از بين برد و از صفحه محو نمود.
من اين عمليات افتخار آفرين را به مردم مظلوم بلوچ و جامعه ستمديده اهلسنت و محضر خانواده شهداي راه عزت و آزادي تبريك گفته و اعلام مي كنم كه صدها فرزند ديگر اين ديار آماده جان فدائي در راه حق و حقيقت هستند و اين نبرد تا رسيدن مردم به عزت و آزاد ادامه خواهد يافت.
من در اين پيام مي خواهم اندكي با كساني كه اين عمليات شهادت طلبانه مظلومان و ستمديدگان را محكوم كردند سخن گويم و به آنها بگويم كه چابهار شهر اهلسنت و مردم بلوچ بوده است و در اين شهر به جز تعداد اندكي غير بومي هيچ غير بومي نبوده است چنانچه سايت پورتال استان جمعيت اين شهر را 220000 نوشته است كه مطلقا آن را مردم بلوچ و اهلسنت تشكيل مي دهند اما طي چند سال اخير موج هجوم نيروهاي نظامي و سپاهي با عنوان تاجر و بازرگان به اين شهر آغاز شده است و هر روز بر اين روند افزوده مي شود تا جائيكه امروز بندر چابهار تبديل به يك شهري تجاري براي سپاه پاسداران شده است و اينجا اصلا غير از نيروهاي نظامي و سپاهي شيعي ديگر وجود ندارد مگر تعداد اندكي كه انگشت شمارند و سپاهيان اين شهر را مركزي برا تجارت و بهره برداري خود قرار داده و تمامي ثروتهاي آن را با سرعت به تاراج مي برند و اهميت اين شهر بر كسي پوشيده نيست و به همين جهت است كه سپاه مانند اختاپوسي بر جان اين شهر و مردمان اين شهر افتاده است و در حال استثمار اين شهر اقتصادي بلوچستان مي باشد.
آري چابهار مركز اقتصادي بلوچستان است كه مي تواند قطب اقتصادي آسيا باشد ، اين بندربه دلیل موقعیت راهبردی، که نزدیک‌ترین راه دسترسی كشورهاي محصور در خشكي مانند افغانستان و تركمنستان و ازبكستان و تاجيكستان و قرقيزستان و.. به آبهاي آزاد مي باشد كه اين وضعيت اهميت و ارزش اين شهر را چند برابر كرده است و از سوئي بندر چابهار از مهمترین چهارراه‌های کریدور شمال-جنوب بازرگانی جهانی است و به گفته مقامات نظامي و سياسي حاكم بر چابهار اين شهر مي تواند قطب اقتصادي جهان شود اما از اين همه مزيت اين شهر هيچ چيز نصيب صاحبان اين سرزمين نشده است و مالكان اين شهر رو به زوال و در حال تبديل شدن به اقليت هستند زيرا كه چابهاري كه 99 و نيم درصد جمعيت اين شهر بلوچ سني بودند كه امروز طبق آمار هاي غير رسمي غير بوميان نظامي و سپاهي تبديل به 30 درصد جمعيت اين شهر شده اند و در صورت تداوم اين روند بايد شاهد زوال كلي مردمان اين شهر باشيم.
اين جمعيت عظيمي كه در مراسم عزاداري تاسوعا شركت كرده است از كجا آمده است و چگونه اين جمعيت هر ساله رو به رشد است ، اين فقط و فقط سياست تغيير بافت جمعيتي منطقه و تسلط بر منابع اقتصادي منطقه توسط سپاه پاسداران مي باشد و هدف حمله همه متجاوزان و بيگانگاني هستند كه جزئي از سياست تغيير بافت جمعيتي هستند و جنبش بارها هشدار داده است كه بلوچستان را ترك كنند خصوصا اعدام رهبر شهيد پايان هر گونه مصالحت و گفتگو با متجاوزان و اشغالگران و پايان سكونت غير بوميان در بلوچستان بود و همان زمان جنبش اين هشدار را داد و به صورت اطلاعيه در بين مردم شهرهاي مختلف بلوچستان پخش نمود.
كساني كه در خارج از بلوچستان و يا خارج از ايران نشسته اند بايد نگاهي به وضعيت فلاكت بار مردم مظلوم و ستمديده بلوچستان بياندازند و تجاهلانه محكوم نكنند ، چگونه است كه محكوم كنندگان تخريب خانه هاي مردم فقير و مستمند چابهار توسط رژيم را محكوم نكردند و چگونه است كه شهرك سازي رژيم براي سپاهيان و پاسداران حتي در روستاهاي اطراف مانند دشتياري و نگور مورد بحث قرار نمي گيرد و اهداي زمين هاي كشاورزي و زارعت دشتياري و زر آباد به مافياي سپاه و غصب زمينهاي مردم محكوم نمي شود و اگر فرزندي از اين ديار پس از تحقير و ظلم و ستم و اخراج از خانه و كاشانه بر خود بمب مي بندد تا مظلوميت خود را به گوش جهانيان برساند محكوم مي شود ، واقعا جاي تاسف است كه برخي چنان ساده قضاوت مي كنند.
بلوچستان در غم است و اندوه كه هزاران فرزند خود را توسط متجاوزان و اشغالگران از دست داده است و بلوچستان با وضعيتي وحشتناك و شرايطي دهشت انگير مواجه است و مردم اين ديار از سرزمين خود در حال بي خانمان شدن هستند و مانند فلسطينيان چاره اي جز نابود كردن همه متجاوزان و اشغالگران ندارند و براي ما چاره اي جز توسل به چنين عملياتهائي نمانده است اگر چه خودمان هم نمي توانيم شهادت عزيزان را تحمل كنيم اما چاره اي جز اين نداريم و اگر اندك موقعيتي براي راهكاري جز اين موجود مي بود دست به اين اقدامات نمي زديم زيرا كه خواهان راحت و آرامش و آزادي براي همگان هستيم اما هنگاميكه مانند گوسفند و وسط خيابانها توسط غير بوميان مسلح كشته مي شويم راهي جز توسل به مبارزه مسلحانه و عمليات استشهادي نداريم.

من مسئول مستقيم همه اين خونريزيها را وزارت اطلاعات و گروه افراطي حاكم بر بلوچستان مي دانم ، گروهي كه حتي حاضر نيست شهر چابهار با اكثريت بلوچ سني توسط خود بلوچها اداره شود و بايد يك غير بلوچ با نام سيد علي باطني ويا شخصي ديگر فرماندار اين شهر باشد تا دل اين گروه افراطي شاد شود.
وزارت اطلاعات مسئول مستقيم كشتار در بلوچستان است و الان سپاه پاسداران قسمت برخورد نظامي را بر عهده گرفته است و من شخصا به وزارت اطلاعات هشدار دادم و در تماس با مسئولان وزارت اطلاعات در تهران گفتم اگر دست به اعدام رهبر مقاومت بزنند وضعيت بلوچستان از دست همه خارج خواهد شد و صدها جوان با من عهد و پيمان مرگ بسته اند كه اگر رهبر مقاومت اعدام شد يك غير بومي در بلوچستان نخواهند گذاشت اما وزارت اطلاعات به اين هشدار توجه ننمود و امروز مسئوليت همه اين عملياتها بر وزارت اطلاعات است كه در اقدامي جنايتكارانه رهبر جنبش را به شهادت رساند و راه گفتگو را مسدود نمود و تنها راه پيش روي غير بوميان خروج از بلوچستان و تحويل دادن بلوچستان به ملت بلوچ مي باشد.
در اين اطلاعيه من از همه جوانان بلوچ مي خواهم كه مسلح شده و آماده نبردي خونين باشند زيرا روز نبرد و مقابله رو در رو با متجاوزان نزديك است و بايد همه جوانان مسلح شده و خود را براي جنگي تمام عيار آماده كنند و همچنين از علما و بزرگان طوايف مي خواهم كه گول وزارت اطلاعات و سپاه را نخورند و طوري نشود كه بين اين دو گروه اختلاف ايجاد شود و سپاه به اهداف خود نائل گردد و بايد بزرگان طوايف جوانان طايفه را مسلح كنند و آنها را براي نبرد و جنگي بزرگ آماده كنند زيرا هر آن ممكن است اين جنگ آغاز گردد و از سوئي باند تبهكار و جنايت پيشه حاكم بر بلوچستان تمام غير بوميان را مسلح نموده است و امكان دارد جنايتكاران با پشتيباني سپاه پاسداران جنگ را آغاز كنند اما ما به هر صورت به دليل دارا بودن مناطق كوهستاني و مرز با دو بلوچستان دست غالب را داريم و به اميد الله پيروز خواهيم شد.
يا زندگي با عزت
يا مرگ با شرف
حاج محمد ظاهر بلوچ
( رهبرجنبش مقاومت مردمي ايران) جندالله

اطلاعيه جديد جنبش پيرامون تيراندازي متجاوزان بعد از عمليات به سوي مردم بلوچ


به نام خدا
بدينوسيله جنبش مقاومت مردمي ايران اعلام مي دارد كه ماموران متجاوز و جنايتكار ولايت جهل و جور پس از عمليات استشهادي چابهار به سوي مردم بلوچ كه در حاشيه مراسم اشغالگران حضور داشتند آتش گشودند كه تعدادي از مردم عادي بلوچ در اين تيراندازي به شهادت رسيدند.
جنبش مقاومت اين عمل جنايتكارانه و وحشيانه سربازان رژيم را به شدت محكوم نموده و اعلام مي دارد كه به اين جنايت و ديگر جنايات رژيم با شدت پاسخ خواهد داد.
پاسداران حاضر در صحنه عمليات كه از پيروزي مبارزان خشمگين شده بودند خشم خود را مانند درندگان بر سر مردم عادي بلوچ خالي كردند و اين جنايتكاران فكر مي كنند كه مردم بلوچ اين جنايت را فراموش مي كنند در صورتيكه چنين نيست و هر اقدام جنايتكارانه متجاوزان براي هميشه در حافظه مردم ثبت خواهد شد و به هر جنايتي پاسخ داده خواهد شد.
جنبش مقاومت از رژيم مي خواهد كه از جنايت دست بردارد و سرزمين بلوچستان را به صاحبانش بازگرداند تا امنيت و آسايش براي همگان فراهم شود و در صورتيكه جوانان و مردم و علماي بلوچستان امنيت نداشته باشند و هدف حمله زابليها و جنايتكار فاشيست قرار گيرد قطعا حملات استشهادي همه ادامه خواهد داشت.
لذا راه عقلاني در پيش روي رژيم ايجاد زمينه امنيت و رشد و پيشرفت براي مردم بلوچ و آن هم بدست خود مردم بلوچ مي باشد و آنگاه خون ريزي و كشتار پايان خواهد يافت در غير اين صورت و در صورت تداوم اعدامها متجاوزان مقيم در منطقه بايد كوچ كنند و بلوچستان هرگز براي آنها امن نخواهد شد.
جنبش در اين اطلاعيه از كشورهائي كه در چابهار سرمايه گذاري كرده اند مي خواهد كه به قراردادهاي خود با رژيم پايان دهند و اگر به قراردادهاي تجاري با رژيمي كه ثروتهاي بلوچستان را به تاراج برده است و مي برد ادامه دهند هدف قرار خواهند گرفت و از بين برده خواهند شد زيرا مالكان اصلي ثروتهاي چابهار ملت بلوچ هستند كه به طور كلي استثمار شده اند و رژيم تهران غاصبي بيش نيست و قرارداهايش براي ملت بلوچ ارزشي ندارد.
جنبش مقاومت مردمي ايران (جندالله)

نظر یکی از کاربران اهوران نیوز

چابهاری :
............................................
بنده امروز باخانواده ام درچابهار تماس گرفتم خانواده ام خبر دادند که مامورین نظامی پس از انفجارها هربلوچی را که میدیدند به او شلیک میکردند. حدود 12 تا 13 نفر بلوچ که بیشترشان نوجوان بوده اند بر اثر اصابت گلوله نظامیان ولایت سفیه شهید ومجروح شده اند که یکی از زخمیها همسایه مان هست وبنده خودم او را میشناسم.
 لطفا این خبررازودترمنتشر کنید.

۱۳۸۹ آذر ۲۵, پنجشنبه

آري شاگردان شهيداعظم اميرعبدالمالك درسي كه ازاميرشان آموخته بودند به اجرا گذاشتند


باري ديگرسربازان راستين خدا،پيروان واقعي حضرت حسين(رض)درسي ديگربه مشركان دادند.آري شاگردان شهيداعظم اميرعبدالمالك درسي كه ازاميرشان آموخته بودند به اجرا گذاشتندوبه دشمنان خدا فهماندندكه عاقبت اشغالگري وجنايت تخريب مساجد پاره پاره كردن قرآنها توهين به اصحاب پيامبر(ص)چيزي جز انتقام الهي درپي ندارد.واين اشغالگران بايد هرچه زودتربلوچستان راترك كنندكه فردا ديراست
وعاقبتشان مثل عاقبت همكيشانشان است كه مثل سگ تكه تكه شدند.
اهوران نیوز

کشته و زخمی شدن تعدادی از سربازان ایرانی در اهواز

به گزارش اخبار جهان اسلام به تقل از المسلم: روز شنبه بر اثر حمله ی نیروهای مقاومت در اهواز  در شهر آبادان به یک مرکز امنیتی شماری از سربازان ایرانی جان باختند.
به گزارش منابع آگاه فرمانده ی این مرکز به شدت زخمی شده است و یکی از سربازان در دم جان باخته است و همچنین تعدای دیگر از سربازان زخمی شده اند .این حمله برای مدتی طولانی ادامه داشت.
 این روزها حملات مقاومت در اهواز شدت بیشتری گرفته است .

ویکی لیکس: احمدی نژاد دستور داده است به اهل سنت ضربه بزنند

به گزارش اخبار جهان اسلام به نقل از خبرگزاریها: پیام های مخابره شده از طرف دیپلماتهای آمریکایی که توسط ویکیلیکس فاش شده است نشان می دهد که احمدی نژاد مرتکب تحرکات خصمانه و خشونت آمیز در مقابل اهل سنت در ایران شده است و مسئولیت نا آرامی های استان سیستان و بلوچستان را متوجه شخص احمدی نژاد کرده است .
این نامه که از سفارت آمریکا در آذربیجان به وزارت خارجه ی آمریکا ارسال شده است می گوید : منابع نظامی باکو نگرانی خود را از افزایش برخوردهای حکومت با اقلیتهای موجود در ایران ابراز داشته اند. زیرا آذربایجان با ایران مرزی به طول 430 کیلومتر دارد و همسایه ای مضطرب و نا آرام را در کنار خود نمی پسندد .
این نامه که در تاریخ 12 ژوئیه ی 2009 ارسال شده است افزود: احمدی نژاد در ادامه کارهای خشونت آمیز و احساسات بر انگیز خود، گه گاهی به علمای آنان حمله می کند و آنان را در تنگنا قرار می دهد، به آنان در حین نماز خواندن و به مساجد آنها حمله می کند .
این منابع به نقل از این نامه گفتند : وضعیت به گونه ای است که در منطقه ی بلوچستان بیکاری بیداد می کند و تبعیض های فراوانی در ادارات وجود دارد و خدمات رسانی در حد اقل قرار دارد. همه ی این عوامل باعث شده است که ملت بلوچ حکومت تهران را دشمن بنامند .
به گزارش الجزیره این نامه گفته است : نیروهای حکومتی در استان بلوچستان که در مراکز پلیس حضور دارند شبانه مواضع خود را به خاطر ترس از حملات مقاومت بلوچستان خالی می کنند و روزها به آنجا باز می گردند .
این منابع افزودند : احمدی نژاد در یک کار تحریک کنده ی دیگر "حبیب الله دهمرده" را به عنوان استاندار بلوچستان انتخاب کرده است ، که این فرد به خاطر ابلهی و دشمنی با اهل سنت زبانزد خاص و عام است .
ایران از سال 1936 هرگونه فعالیت اهل سنت در کشور را ممنوع کرده است در حالیکه به یهودیان وزرتشتشیان اجازه می دهد با آزادی کامل شعایر دینی خود را انجام دهند . همچنین اهل سنت از کمترین حقوق خود نیز محروم می شوند و هیچگونه مسئولیت بالای حکومتی به آنها واگذار نمی شود .
شمار اهل سنت در ایران مابین 15 الی 20 میلیون نفر تخمین زده می شود ولی همچنان از داشتن یک مسجد در تهران و دیگر شهرهای بزرگ محروم مانده اند .
قبلا نیز مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی امام جمعه مسجد مکی در زاهدان گفته بود : در این چهار سال اخیر فشار های بی سابقه ای به اهل سنت وارد شده است .
و ی در ادامه ی سخنان خود گفت : هنگامیکه می خواستم به حج بروم در تهران توقفی نمودم و با برخی از مسئولان نظام دیداری داشتم که آنها به من گفتند دیگر کاسه ی صبر ما لبریز شده است و نمی گذاریم اهل سنت آزادانه در ایران زندگی کنند. این گونه به نظر می آمد که آنها قصد دارند تغیرات بزرگی را در سرتاسر ایران به ضرر اهل سنت ایجاد کنند .
مولوی عبدالحمید تأکید کرد که برخی از مسئولان در حکومت احمدی نتژاد علنا به شخصیتها بزرگ اسلام یعنی اصحاب پیامبر صلی الله علیه و علی آله و اصحابه وسلم توهین می کنند .

ارسال پیامک های تهدید آمیز به مردم مناطق سنی نشین ایران!

طبق اطلاع واصله، جنابعالی تحت تأثیر تبلیغات ضدامنیتی رسانه‌های وابسته به بیگانگان قرار گرفته‌اید،در صورت  هرگونه  ارتباط با رسانه‌های خارج از كشور با شما برخورد قانونی خواهد شد.
به گزارش اخبار جهان اسلام از چند روز پیش ، پیامک تهدید آمیز وزارت اطلاعات  به موبایل های مردم نقاط مختلف اهل سنت ایران که با شبکه جهانی نور در تماس اند فرستاده می شود.
به گزارش اخبار جهان اسلام ، متن این پیامک به شرح زیر است:
شهروند محترم
متن این پیامک به شرح زیر می باشد:

 "شهروند گرامی،شما مورد فریب رسانه‌های بیگانه قرار گرفته اید و برای آنها فعالیت می‌کنید. در صورت تکرار مجدد این عمل از سوی شما ،بنابر قوانین مجازات اسلامی با شما برخورد خواهد شد."
این پیامک ها به افرادی ارسال می شود که به با تلفن همراه خود به شبکه جهانی نور" اس ام اس" فرستاده یا با آنها تماسی داشته اند

لذا پیشنهاد ما این است که :از سیم کارتهای ایرانسل  بدون سند یا سیم کارتهایی  که سند به اسم انها ثبت نشده ودر بازار ازاد بفروش می رسد  استفاده کنند

ابعاد گسترده ي پيروزي جندالله و شكست رژيم در عمليات چابهار

 عمليات موفقيت آميز چابهار باري ديگر ثابت كرد كه رژيم جهل و جور ايران بسيار شكننده و آسيب پذير و در عين حال جندالله بسيار قوي و نيرومند است .
رژيم از چندي پيش شديد ترين تدابير امنيتي را در زاهدان به اجرا گزاشته بود تا مراسم هاي عزاداري بدون هيچ مشكلي برگزار شود و به خيال خام خود ، امنيتي صد در صدي را به وجود آورده بود ; اما غافل از اينكه شيرهاي بلوچستان اين بار طعمه اي ديگري را براي تكه پاره كردن در نظر گرفته اند . مسؤلان امنيتي كه اصلا انتظار عمليات در چابهار را نداشتند پس از اجراي موفقيت آميز آن ، چنان مات و مبهوت و شوكه شده بودند كه در مصاحبه هاي خود اصلا نمي دانستند چه مي گويند و حرفهاي خود را تأييد و تكذيب مي كردند و براي كم رنگ جلوه دادن اين عمليات و حفظ آبروي خود اينگونه اذعان مي كردند كه نيروهاي ما عوامل اين عمليات را شناسي كردند و تقريبا مانع آنها شدند . اما اگر نيروهاي امنيتي مانع شدند پس اين همه كشته و زخمي از كجا آمد ؟؟؟
گزارش هاي رسيده از زاهدان هم حاكي از به وجود آمدن ترس شديد در ميان ساكنان شيعه اين شهر پس از عمليات چابهار است . زاهدان كه همه ساله در روز عاشورا شاهد دهها دسته عزاداري بود كه در خيابانها مشغول رقص و آواز بودند امروز ساكت است و اجراي مراسم عزاداري در آن از ترس عمليات استشهادي ممنوع است و نيروهاي رژيم از زمين و هوا در حال گشت زني در اين شهر هستند .
عمليات چابهار مشت محكمي بود بر دهان كساني كه ادعا مي كردند جندالله پس از شهادت امير عبدالمالك ضعيف شده و ديگر توان انجام عمليات را ندارد و در واقع ثابت كرد كه جندالله قدرتمندتر از گذشته و با تاكتيكهايي مرگبار تر وارد ميدان شده است .
ما هم اين پيروزي بزرگ را به جامعه اهل سنت ايران خصوصا ملت مظلوم و رنجديده بلوچستان و همچنين به محضر امير حاجي ظاهر بلوچ رهبر جنبش ونادر ناهوگی فرمانده نظامی جنبش وديگرفرماندهان جنبش و مولوي عبدالرئوف سخنگوي جنبش و تمامي همرزمان مبارزین جنبش جندالله تبريك عرض مي نماييم و از خداوند منان موفقيت و پيروزي بيشتر را برايشان مسألت داريم.
پیام تبریک عمليات موفقيت آميز چابهار از طرف
نظرمحمد بلوچ مدیر خبر گزاری اهوران نیوز
عثمان بلوچ گزارشگر خبرگزاری اهوران نیوز

انفجار در بلوچستان


دكتر غلام رضا حسين بر تحليل گر و كارشناس بلوچستان و ايران
انفجار در بلوچستان
sarawani@aol.com

وسایل ارتباط جمعی در زمان بین دو انفجار در باره جنایات جمهوری اسلامی در بلوچستان کاملا سکوت میکنند و به محض انجام یک انفجار، گوش فلک را در محکوم کردن جندالله کر مینمایند.
امروز دو انفجار مهیب در چابهار بوقوع پیوست که بنا بر ادعای مقامات رسمی، ۳۹ کشته و تعدادی زخمی بجا گذاشت. جندالله ا علام کرد که این انفجار در انتقام به ا عدام عبدالمالک ریگی در ماه ژوین و ۱۶۰ نفر جوان بلوچ دیگر سازماندهی شده است. طبق آمارهای سازمانهای حقوق بشری، یک سوم ا عدامی ها در ایران بلوچ بوده اند. تعداد زیادی از ا عدامیان در زندان وکیل اباد مشهد نیز بلوچ هستند که بطور ناشناخته، بسر دار برده شده اند.


رسانه های ایرانی در تمام این مدت سکوت کردند. گویی آن جوانان بلوچ بیگناه نبودند. گویی انها نمیخواستند که بدانشگاه بروند، گویی انها دلشان نمیخواست زن و فرزند داشته باشند، اتومبیل خوب سوار شوند، کار خوب بگیرند و یک زندگی شرافتمندانه را در پیش بگیرند. وقتی ۷۴% بلوچ ها زیر خط فقر زندگی کنند، چه انتظاری از یک جوان بلوچ میتوان داشت؟
اگر رسانه های ایران و جهان در این زمان از مظلومیت بلوچ ها گزارش تهیه میکردند، شاید جمهوری اسلامی این همه ظلم بر بلوچ ها و در بلوچستان انجام نمیداد و ناگزیر انفجار های چاه بهار اتفاق نمی افتاد. مساله بلوچستان فقط هنگام انفجار ها بر زبانها جاری میشود. در این میان عده ای برای مطرح کردن خود، مطالب دروغ و بی انصافانه ای سر هم میکنند و بخورد رسانه های بی خبر میدهند. ماموران جمهوری اسلامی هم ضمن تسریع کشتار ها در بلوچستان، تمام دنیا را برای بی لیاقتی های خود سر زنش میکنند. بعضی از مخالفان نظام هم بجای دفاع از مظلومان از رژیم دفاع میکنند و توجه نمیکنند که دفاع از رژیم، نهادینه کردن سرکوب است.
بعضی دیگر مدعی هستند که جندالله اسباب خشونت بوده است، در حالیکه، جندالله پنج شش سال پیش آغاز بکار کرد و کشتار در بلوچستان از آغاز انقلاب، شروع گردید. هزا ران نفر در این مدت کشته شدند. بزرگان بلوچ بصورت های مختلف مسایل خود را با مقامات در میان گذاشتند ولی هیچ گونه اثری نکرد. چند نفر به پیروی از تهران نشین ها دست به فعالیت های مدنی زدند ولی زندانی و ا عدام شدند. یعقوب مهرنهاد از انجمله بود. هنگامی که همه راه‌ها بر مردم بلوچ بسته شد، انها دست به سلاح بردند. اکنون هم اگر آزادی سیاسی در بلوچستان تضمین شود، قطعا اسلحه کنار گذاشته میشود زیرا زندگی دوست داشتنی است و گفته میشود که یک سرباز بیش از همه از جنگ بیزار است؛ چرا که این سرباز است که جان خود را از دست مدهد. نه جان دادن آسان است و نه جان گرفتن به شرطی که انسان آخوند نباشد.
مردم ایران، بجز مردم بلوچستان، نمیدانند که صد ها بلوچ در خیابانها و جاده ها و کوه های کشته میشوند و هیچ کس جز خانواده های انها، از کشته شدنشان آگاه نمیگردند. انهایی که ببلوچستان رفته اند شاهد بوده اند که بلوچ ها در خیابانها و کوچه و بازار، بطور روز مره، مورد تحقیر و تنبیه قرار میگیرند، از رفت و امد ازادانه انها جلو گیری میشود؛ از تحصیل محروم میگردند، کار پیدا نمیکنند و در نتیجه، بلوچ ها از جان بیزار شده و بخود بمب میبندند، و همراه خود، عده دیگری را بقتل میرسان‌ند.
مردم ایران نمیدانند و شاید هم احساس نکنند که درد تحقیر و فقر و محرومیت تا چه اندازه جانکاه است! در بسیاری از موارد، مردم چنان از زندگی بیزار شده اند که هیچ ارزشی در زندگی کردن نمی بین‌ند. انها که مردم را تا این حد از زندگی بیزار کرده اند، بدانند، وقتی زندگی برای کسی بی ارزش شد، برای او اهمیتی ندارد که دیگران در باره او چه میگویند، و یا چه فکر میکنند. امروز بسیاری از بلوچ ها در چنین شرایطی زندگی اسفناک و غم انگیز ی را تجربه میکنند. دیگر برایشان هیچ چیز مهم نیست. آنچه برایشان مهم بود جان خود شان بود. اینک که آن بطور روزانه، دردمندانه ضایع میگردد، دیگر نگران چه باشند؟
انفجار چابهار آخرین نخواهد بود. کشتار بلوچ ها هم پایان نخواهد یافت. بگذارید باهم کاری بکنیم که جمهوری اسلامی دست از کشتار بردارد و جندالله هم اسلحه را کنار بگذارد. در سی سال گذشته چنین آرزو کردیم؛ اما چنین نشد. شاید با آرزو کردن به آرزوهای خود نرسیم. پس باید همت را مایه کار خود قرار دهیم.

تولدي ديگر ( سايت زاهدان آنلاين)


نويسنده مقاله: زکريا موحد
شايد اولين سوالي که در ذهن خوانندگان محترم بيايد اين است که در شرايط فعلي چه ضرورتي براي ايجاد وانتشار اين سايت وجود داشت واصولا وجود يک سايت وافزوده شدن آن به هزاران سايت و وبلاگ، که رفته رفته آمارشان از آمار خوانندگان هم بالاتر مي رود چه ضرورتي دارد؟ و چه تاثيري مي تواند داشته باشد؟ شايد اين سوال وسوالاتي نظير اينکه اين سايت چه هدفي را دنبال مي کند و به چه جرياني وابسته است؟ به ذهن خيلي از خوانندگان محترم بيايد.
سايت زاهدان آنلاين؛ متعلق به مردمي است که تريبوني براي گفتن دردها و آلامشان ندارند، مردمي که حتي در دوران انفجاراطلاعات از هزاران سايت ورسانه صوتي وتصويري سهمشان يک صفحه هم نيست، مردمي که از بي رسانه اي حتي قاتلان وتاراج گران هويت وسرزمين شان به خود اجازه داده اند سخنگو و رسانه ي آنان باشند و قيافه مدعي را به خود بگيرند.
زاهدان آنلاين! تريبون مظلوماني است که در جلوي ديدگان بي احساس جهانيان و وجدانهاي خفته مدعيان حقوق بشر هويت،فرهنگ،زبان ودين شان مورد هجوم بيدادگران است، جوانان شان بي وکيل وبي دادگاه بر سر خيابان و در خلوت سرد زندانها در بي خبري وبي کسي به دار آويخته مي شوند، جان کودکانشان حتي از دست معلمان شان هم در امان نيست، بيمارانشان گورستان را به رفتن به بيمارستان ترجيح مي دهند.
اين سايت؛ متعلق به سرزميني است که در آن ارزان ترين کالا جان انسانهايي است که پدران شان قرنها با جان و جهان خويش حفظش کرده اند، سرزميني که انگاراشک يتيمان ومصيبت مادران وبيوه زنانش سوداي تمامي ندارد.
مظلوماني که اگر شانس بياورند و در بدو تولد در بيمارستان توسط دايه هاي مهربان خفه نشوند و در جواني نيز در جادها ويا در خيابانهاي شهر توسط کساني که به عنوان حافظ جان ومال مردم از بيت المال حقوق دريافت مي کنند به رگبار بسته نشوند، تازه بايد خود را براي مصيبتهاي بزرگتر آماده کنند وآنقدر پوست کلفت باشند که توهين ها، زندانها، شکنجه ها وتبعيض ها را در خانه پدري شان تحمل نمايند، به لباس و زبانشان در خانه خودشان مسخره شود، از کار کردن در تمام ادارات استانشان محروم باشند، مغازه ها ومحل کسب شان هرچند وقت يکبار طعمه حريق شود، اموال شان مصادره گردد، براي زنده ماندن وامرار معاش به هر پاسگاه واداره اي که مي رسند رشوه پرداخت نمايند وبا اين حال فرياد وا مصيبتاي کساني که در اين سالها خوب ياد گرفته اند که براي حفظ موقعيت خود در موقع لزوم چگونه به صحراي کربلا بزنند واز تعصبات مذهبي سکان داران تهراني وسجاده نشينان قم بهره برداري نمايند، بلند مي شود که: چرا به آنها حق زيستن داده شده وشناسنامه شان ابطال نگرديده !! چرا مساجد و مدارس مذهبي شان تخريب نمي شود و علماي شان از رفتن به خارج واداي مناسک حج محروم نمي شوند!!
اينک اما کار را به جايي رسانده اند که خود به جاي قربانيانشان سخن بگويند وبا راه اندازي سايتهاي رنگارنگ واستفاده ابزاري از نام زاهدان خود را حامي ومدافع اين مردم معرفي مي نمايند، با آنکه ‌اين جماعت در‌ايجاد و گسترش بسياري از مسائل و چالش‌هاي استان، از جمله در بوجود‌آمدن وضعيت بحراني کنوني، نقش مسبب و موثر دارند، اما همواره از موضع مدعي و طلبکار، ‌ديگران را آماج عمليات تخريبي قرار مي‌دهند، بي‌کمترين پرواي ديني و اخلاقي تهمت مي‌زنند، ناسزا مي‌گويند، خط و نشان مي‌کشند، پرونده‌ تشکيل مي‌دهند و سرانجام راي صادر مي‌کنند و گاه اگر مزاحمتي احساس نکنند، چه‌بسا اقدام به اجراي دستورات محفلي شان مي نمايند.
انحصارطلباني که حتي وجود يک وبلاگ را براي ديگران تحمل نمي کنند، خودشان با پشتگرمي کانون‌هاي قدرت در کنار پستهاي اجرايي ونظامي وحتي قضايي خود اقدام به ايجاد سايت وانتشار مجله نموده و قلمشان را رها مي سازند و هر چه دلشان بخواهد ميگويند، به هر کس که بخواهند تهمت مي زنند، اهانت مي کنند و در کمال وقاحت دروغ وشايعه پخش مي کنند.
تماميت خواهاني که با استفاده ابزاري از مذهب ودر سايه غوغا سالاري واتهام زني سکان اداري اين سرزمين را در انحصار خود گرفته اند، از هر وسيله اي براي جلوگيري از بيداري وحس خودباوري فرزندان اين آب وخاک استفاده خواهند کرد، اما اينک دوران ديکتاتوري، انحصار طلبي و اعمال تبعيض ظالمانه به سر آمده است، با تمام وجودمان معتقديم که بر جهان مديريتي فراتر وبالاتر از حاکمان زميني وجود دارد، در مديريت آن ذات مقدس ونا محدود بر اين عالم فاني ومحدود هر پديده اي حد وحدودي دارد و به عبارت ديگر هرآنچه را که آغازي است پاياني نيز دارد، 32 سال خوردن وبردن وکشتن، پرونده تماميت خواهان را به اندازه کافي سنگين نموده است، يقين داريم اشک يتيمان و آه سحرخيزان به عرش الهي رسيده است ودير يا زود آتش خشم وانتقام الهي گريبانشان را خواهد گرفت، هرچند در دو سال اخير نتيجه برخي از کارهايشان را ديدند، ما نيزدر کنارجهانيان مشاهده کرديم که چگونه کساني که از آبروي دين وقران هم براي حفظ آبرويشان استفاده مي کردند به سادگي آبروي نداشته شان برباد رفت.
سايت زاهدان آنلاين؛ بزرگترين رسالت خود را ايجاد حس خود باوري در ميان فرزندان بلوچستان مي داند، با تمام وجودمان معتقديم که تنها چاره درد اين ملت اين است که خود براي احقاق حقوق خود به پا خيزند، تعاليم الهي و قوانين طبيعي مويد اين واقعيت اند که تا ملتي خود به اصلاح سرنوشت خويش اقدام نکند هيچ نيرويي او را از وادي فلاکت به سرزمين سعادت راهنمايي نخواهد کرد.
امروز در حالي وارد اين عرصه پر مشقت مي شويم که به سختي راه ومشکلات آن واقفيم و مي دانيم که آماج حملات وتهمت ها قرار خواهيم گرفت و به دهها جرم نکرده متهم و به صدها دشمن واقعي و فرضي منتسب خواهيم شد، اما از آنجايي که به پروردگارمان ايمان و اعتماد داشته و به درستي راهي که انتخاب نموده ايم باورداريم، نگران سختي راه وسنگ پراني بدخواهان نيستيم، تجربه ملتهاي ديگر پيش رويمان است، تلاش بي شايبه پيشينيان وخونهاي پاک شهداي مان درس هاي زيادي به ما آموخته است، تلخ کامي ها واشتباهات گذشته مان نيز به تجربيات خوبي برايمان تبديل شده اند، نيک مي دانيم که در مرحله سخت گذار ازانفعال و رسيدن به خودباوري هزينه هايي پرداخت خواهيم کرد وتلخ کامي هايي نيز خواهيم داشت، اما باور داريم که هيچ تولدي بدون درد وخون ريزي نيست و هيچ هدف مقدسي بدون تلاش و هزينه بدست نخواهد آمد، پس تولد بيداري وخودباوري مان را با دردها ورنج هايش جشن خواهيم گرفت وبراي رسيدن به آرمان بلند مان که همانا بدست گرفتن سرنوشت وعزت وافتخار است تلاش مي نماييم، بدون شک سرنوشت ملت وعزت وافتخار سرزمين مي ارزد که از جان ومال وآبرو برايش هزينه شود.
خدايا چنان کن سرانجام کار که تو خوشنود باشي وما رستگار