۱۳۸۹ آذر ۳, چهارشنبه

ممالک محروسه و ملوک آلطوایف

رضا حسین بر
تحلیل گر سیاسی

ایران در ذات خود یک مملکت چند فرهنگی،چند مذهبی، چند نژادی، چندزبانی و چند میلیتی است. همیشه همینطور بوده و همیشه همینطور خواهد ماند، اگر بعلت ستم های ملی، ایران تجزیه نشود. عربها، خود را از یک نژادسامی میدانند، ترکمن ها و ترک ها خود را از نژاد دیگری میخوان‌ند. بلوچ ها و کرد ها هم انقدر ستم از حکومت های متفاوت دیده اند که میخواهند فقط خود شان باشند. شوونیسم فارس هم تا توانسته از آریا گری بنفع خود استفاده کرده و به کردها و بلوچهای اریایی انقدر ستم نموده، که از اریایی بودن خود دست کشیده اند.
مملکت ایران را چه کثیرالمله بدانیم و چه ندانیم، در آن جوامعی زندگی میکنند که هویت های کاملا مشخص دارند، یعنی، همان مشخصاتی را که ایران در کل دارد، انها هم، به تنهایی در داخل ایران دارند. بهمین دلیل ایران را ممالک محروسه مینامیدند که یک ساخت مشخص بنام ملوک آلطوایفی داشت. ممالک محروسه یک ساختار سیاسی بود که خود مختاری کلیه این ممالک را در بر داشت. برای مثال، طبق این نظام، هیچ کدام از سلسله های ایرانی، در هیچ زمانی، نماینده و یا حاکمی غیر بلوچ، در بلوچستان مستقر نکرده اند.
فرمان مشروط بنام ممالک محروسه امضا گردید. تا چند سال بعد از امدن رضا شاه، این اصطلاح و نظام وجود داشت. تمبر ها هم این اصطلاح را بر خود داشت. این نظام یک توازن قدرت بین دولت مرکزی و ملوک آلطوایف ایجاد کرده بود. دولت مرکزی در کار انها دخالت نمیکرد و ممالک محروسه موظف بودند که مقداری مالیات و سرباز در موقع جنگ به دولت مرکزی بدهند. هیچ رابطه مشخص دیگری بین انها نبود. در چنین شرایطی، هر گاه ایران از هر سو مورد حمله قرار میگرفت، شاه از هر مملکت سر باز جمع میکرد و بجنگ میرفت. اما هر گز سابقه نداشته است که هیچ کدام از پادشاهان ایران از مرز های بلوچستان دفاع کرده باشد. استقلال طلبآن بلوچ، همین مساله را دلیل استقلال بلوچستان تا قبل از رضا شاه میدانند و حضور سربازان او را تصرف و یا اشغال بلوچستان تلقی میکنند.
این دو عبارت سرنوشت ایران را تعین کرده و انکار انها، سرنوشت ایران را انکار خواهد کرد. از زمانی که این دو مورد غفلت و یا خصومت واقع شده، مبارزات شدیدی برای خود مختاری، جدایی، حق تعیین سرنوشت، فدرالیسم و عدم تمرکز انجام گردیده است. جمهوری های آذربایجان و کردستان بخشی از این مبارزات بی انتها هستند که تا رسیدن به نتیجه مطلوب ادامه خواهند یافت.
ایران در ذات خود یک مملکت چند فرهنگی،چند مذهبی، چند نژادی، چندزبانی و چند میلیتی است. همیشه همینطور بوده و همیشه همینطور خواهد ماند، اگر بعلت ستم های ملی، ایران تجزیه نشود. عربها، خود را از یک نژادسامی میدانند، ترکمن ها و ترک ها خود را از نژاد دیگری میخوان‌ند. بلوچ ها و کرد ها هم انقدر ستم از حکومت های متفاوت دیده اند که میخواهند فقط خود شان باشند. شوونیسم فارس هم تا توانسته از آریا گری بنفع خود استفاده کرده و به کردها و بلوچهای اریایی انقدر ستم نموده، که از اریایی بودن خود دست کشیده اند.
ممالک محروسه چه معنایی دارد؟ ممالک جمع مملکت یعنی کشور است. فرهنگ های انندراج، غیاث الغات، دهخدا این کلمه را به کشور ترجمه کرده اند. امروز هم اسم کشور عربستان سعودی، مملکت سعودی است. بنا بر این ممالک محروسه، یعنی کشورهای حراست شده یا تحت آلحمایه است.
علت این اسم هم خیلی روشن بود. ایران از ممالکی تشکیل شده بود که بصورت ملوک طوایف اداره میگردید.
ملوک هم جمع ملک است و ملک هم به معنای پادشاه است، مثل ملک عبداله و ملک حسن. ملوک طوایف بنا بر تعریف دهخدا و فرهنگ های دیگر، بمعنای داشتن چندین پادشاه در یک امپراتوری است که زیر نظر یک شاهنشاه یا امپراتور، ممالک و طوایف خود را اداره میکنند.
اولین نظام ملوک طوایفی در زمان اشکانیان که از شرق ایران بودند پدید امد. اصولا ممالک شرقی ایران همیشه غیر متمرکز بوده اند.اشکانیان که از طوایف بلوچ بودند، نظام ملوک طوایفی را بطور رسمی در ایران بر قرار کردند. ساسانیان فارس آنرا ضعیف کردند و همین باعث تضاد و درگیری بین انها و اشکانیان شد. فارس ها همیشه دو خصوصیت داشته اند: مذهبی کردن دولت و متمرکز کردن نظام.
فردوسی در شاهنامه در باره ملوک طوایف چنین میگوید.
کنون ای سراینده فرتوت مرد
سوی گاه اشکانیان باز گرد
بزرگان که از تخم آرش بدند
دلیر و سبکبار و سر کش بدند
به گیتی بهر گوشه آیی بر یکی
گرفته ز هر کشوری اندکی
چو بر تختشان شاه بنشاندند
ملوک طوایف همی خواندند
بدین نامداران جوینده کام
ملوک طوایف نهادند نام
که او از ملوک طوایف به گنج
فزون است و زو بینی از رزم رنج
در اینجا منظور از او ، یعنی اردوان اشکانی است.
در اینجا کاملا روشن است که منظور از ملک پادشاه و از طوایف، ملت ها ست. انهایی که در آن زمان کشور و پادشاه داشتند، در زمان قاجار هم همینطور بودند. طوایف در آن زمان, به معنای امروز،ملت است که همان خصوصیات را دارد.
سرنوشت ایران به دو عبارت ممالک محروسه و ملوک طوایفی و هفت ملیت: عرب، بلوچ، کرد، ترک، ترکمن، لر و فارس بستگی دارد. تحریف هر کدام ضربه بزرگی به هویت ملی است. هر یک از این ها را باید بر اساس واقعیت های عینی تعریف کرد، نه برداشتهای شخصی، حزبی، ایدئولوژیک و من دراوردی. نظامی که صد ها سال در کارکرد خود موفق بوده است، اینک به عنوان فدرالیسم، خود گردانی و یا غیرمتمرکز، مورد بحث است و تبدیل به گفتمان مسلط شده است. بسیاری از کارشناسان آنرا تنها راه برقراری دمکراسی، ثبات، امنیت و جلو گیری از تجزیه ایران میدانند.
عده ای هم هستند که میخواهند از درون یک نظام متمرکز، دمکراسی را بیرون بکشند ولی هیچ نظام متمرکزی نیست که در آن دمکراسی وجود داشته باشد.
لندن، ۲۳نوامبر ۲۰۱۰ میلادی
ایمیل نویسنده:
sarawani@aol.com
برگرفته از : ایرانگلوبال

هیچ نظری موجود نیست: